۱۳۸۸ آذر ۹, دوشنبه

آگهی 9 آذر

 


فرزندم رجب


 


یار دبستانی من، فرزندم


حک شده اسم من تو، رو تن این تخته‌سیاه ننه؟


 


قربان تو؛ مادر رجب


 

۱۳۸۸ آذر ۳, سه‌شنبه

۱۳۸۸ آبان ۲۹, جمعه

۱۳۸۸ آبان ۲۴, یکشنبه

آگهی 24 آبان

 


فرزندم رجب


 


یک شعر شکلات شور گفته برای تو...


یک شعر هم احسان برات‌پور؛


دور از تو هر چه بغض گلوی مرا فشرد
ای مادر رجب ، رجب از دوری تو مرد

در ازدحام سبز خیابان انقلاب
خود را به چار میخ چلیپای شک سپرد
 


از خوشحالی و این‌که این همه به فکر تو هستند دوستانت، اشکم درآمد ننه.


 


قربان تو؛ مادر رجب


 

۱۳۸۸ آبان ۲۱, پنجشنبه

دعوت به همکاری!

 


فرزندان خوبم


دوستان رجب!


من یک مادر رجب تنها بیشتر نیستم که. می‌ترسم کاری راه بیندازم و به خاطر چشم ضعیفم و انگشت‌های پیرم نتوانم آن را به پایان برسانم. برای همین از شما کمک می‌طلبم. برای راه‌اندازی باشگاه طرفداران "مادر رجب" یا "فرزندم رجب" چه پیشنهادی دارید؟


- تاسیس یک وبلاگ مستقل


- لینک طرفداران در همین صفحه


- و...


و چه پیشنهاداتی برای فعال بودن و پویا بودن این باشگاه دارید؟


...


لطفا نظرات خود را به صورت کامنت منتشر شد.


لطفا تعارف نکنید.


لطفا از فکرهای تازه و کاربردی خود من را محروم نسازید.


لطفا بگویید آیا دوست دارید در این باشگاه به من یک کمی کمک کنید، چطور؟


...


قربان شما؛ مادر رجب

۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

آگهی 17 آبان

 


فرزندم رجب


و باقی فرزندانم!


 


من فیل‌ام یاد هندستون کرده ننه!


می‌خواهم باشگاه طرفداران ننه رجب را راه بیندازم


و لینک یا ایمیل‌شان را بگذارم همین بغل که هی به هم پز بدهیم


اگر من را دوست دارید


یا دوستی دارید که من را دوست دارد


یا دوست دارید که با کسی که من را دوست دارد دوست شوید


یا هر چی یک حرکتی بکنید...


رجبم بیاد کیف می‌کند حتما


 


قربان همه‌تان؛ مادر رجب


+


ستاد حمایت‌های خودجوش و مردمی فرزندم رجب!


 

۱۳۸۸ آبان ۱۵, جمعه