۱۳۸۸ مرداد ۲۹, پنجشنبه

آگهی 29 مرداد

 


فرزندم رجب


 


من که این بیرون هستم بی تو هر روز برایم یک عمر می‌گذرد


تو که آن تویی هر ساعت برایت چطور می‌گذرد؟


 


قربان تو؛ مادر رجب